برنامه پیکسار برای آینده چیست؟
وقتی صحبت از فیلمها و سریالهای انیمیشنی میشود، بدون شک پیکسار اولین نامی است که به ذهن افراد میآید. چراکه در طول این سالها، داستانهای کلاسیک و زیبایی برای مخاطبان روایت کرده. با وجود اینکه این استودیوی قدیمی و ریشهدار همچنان به تولید فیلمها و آثار انیمیشنی ادامه میدهد، واقعیت این است که پیکسار سالها در حال تلاش برای عبور از فاز اول خود بوده و گویا این اتفاق هنوز رخ نداده است.
اگرچه استودیوهای مختلفی وجود دارند که دائما فیلمهای انیمیشنی جدید و خانوادگی برای مخاطبان تولید میکنند، اما نام دو استودیوی مطرح دیزنی و پیکسار همیشه در صدر فهرست قرار میگیرد. درحالی که نام این دو استودیو همیشه باهم میآید، ولی فاز نخست پیکسار قبل از تصاحب آن توسط دیزنی انجام گرفت و این دو قبلا به عنوان یکی از قدرتمندترین استودیوها در صنعت انیمیشسازی و فیلم، با یکدیگر همکاری بسیار نزدیکی داشتند.
اولین فیلم پیکسار، داستان اسباببازی بود که در سال ۱۹۹۵ اکران شد که از نظر منتقدان و همچنین عملکرد مالی بسیار موفقیتآمیز بود و هنوز هم به عنوان یکی از بهترین انیمیشنهای پیکسار شناخته میشود. از آن زمان تاکنون پیکسار بیش از ۲۰ فیلم با دنبالههای بزرگترین عناوین خود (مانند داستان اسباببازی و شگفتانگیزان) و حتی داستانهایی با الهام از افسانهها و موارد دیگر همچون Brave ساخته است.
طی سالها، پیکسار با بهکارگیری روش مخصوص خود یا همان «فرمول پیکسار» محبوبیت خود را تا حد زیادی حفظ کرده و حتی کمفروشترین آثار آن نیز موفق بودهاند، اما با ادامه ساخت آثار جدید این استودیو به وضوح مشخص است که پیکسار همچنان سعی دارد از فاز اول خود، که تا امروز هم بسیار موفق بوده، فراتر رود. پیکسار در سالهای اخیر انتشار فیلمهای اصلی را متوقف نکرده و قصد دارد این راه را تا حداقل سه سال دیگر ادامه دهد و در کنار آن به برنامههایی برای گسترش فضای استریم نیاز دارد. اما سایه فاز اول هنوز هم روی سر آن سنگینی میکند و خواه ناخواه بر جدیدترین فیلمهای این استودیو تاثیر میگذارد.
مشکل این نیست که داستانهای پیکسار خستهکننده شدهاند، بلکه استودیو نشان داده نمیتواند از نظر کیفیت ثابت باشد و برای حفظ ارتباط آن در دنیای انیمیشن، بر محتوای فاز اول خود بسیار تکیه کرده است.
انیمیشنهای ۱۰ سال اول فعالیت، هویت استودیو پیکسار را تعریف کردند
آثار انیمیشنی ۱۰ سال اول پیکسار همانهایی هستند که سبک و لحن روایت استودیو را مشخص کردند و به نوعی به آن بُعد بخشیدند. در فاز نخست، پیکسار یک شرکت مستقل بود، اما با دیزنی قراردادی برای تولید سه فیلم انیمیشنی بسته بود که اولین آنها انیمیشن خاطرهانگیز «داستان اسباببازی» بود.
کمپانی The Mouse House وظیفه عرضه این انیمیشن را برعهده داشت و به همین علت گاهی اوقات داستان اسباببازی و بسیاری دیگر از انیمیشنها به اشتباه به عنوان آثار دیزنی در نظر گرفته میشدند. در طول این همکاری بود که پیکسار انیمیشنهای A Bug’s Life (زندگی یک حشره)، داستان اسباببازی ۲، .Monsters, Inc (کارخانه هیولاها)، The Incredibles (شگفتانگیزان)، Finding Nemo (در جستوجوی نمو) و Cars (ماشینها) را برای مخاطبان ساخت.
اگرچه در فاز اول چند وصله ناجور وجود داشت (مانند انیمیشن A Bug’s Life که از نظر برخی منتقدان به عنوان دومین تلاش ناموفق و یکی از آثار فراموششده پیکسار به شمار میرود). این فیلمها همانهایی هستند که پیکسار را تعریف کردند و با شخصیتهای محبوب خود تا به امروز، هچنان در ذهن بینندگان باقیماندهاند و همانطور که انتظار میرفت، دنبالهها و فرانچایزهایی را خلق کردند که باعث شد پیکسار به عنوان یک نیروگاه قوی در بخش انیمیشن و داستانسرایی عرض اندام کند.
انیمیشنهای جدید و اصلی پیکسار یا بسیار پرفروش شدند یا شکست خوردند
فاز بعدی پیکسار زمانی شروع شد که در سال ۲۰۰۶ توسط دیزنی خریداری شد و راتاتویی اولین انیمیشنی بود که پس از تکمیل قرارداد منتشر شد. پیکسار سپس WALL-E (وال-ئی)، Up، داستان اسباببازی ۳، Cars 2، Inside Out و Monsters University (دانشگاه هیولاها) را منتشر کرد که همگی به نتایج موفقیتآمیزی برای استودیو ختم شدند.
در بخش اعظمی از ماجرا، انیمیشن Cars 2 مورد علاقه منتقدان نبود تا جایی که تنها این انیمیشن پیکسار بود که موفق به دریافت نامزدی اسکار نشد. با این حال، سقوط واقعی برای این استودیو در سال ۲۰۱۵ و با انتشار The Good Dinosaur (دایناسور خوب) آغاز شد. این انیمیشن به کارگردانی پیتر سوهن، بینندگان را به نسخهای از تاریخ برد که در آن دایناسورهای غیرپرنده هرگز منقرض نشدهاند و زمین را با انسانها تقسیم کردند.
داستان درباره آرلو، یک دایناسور خجالتی است که حین سفر در یک سرزمین مرموز اما خطرناک با یک پسربچه آشنا میشود. دایناسور خوب به اولین بمب باکسآفیس پیکسار تبدیل شد و با اینکه نقدهای مثبتی دریافت کرد، منتقدان اشاره کردند که داستان سرایی آن مطابق با استانداردهای پیکسار نیست.
استودیو با انیمیشن Finding Dory (در جستوجوی دوری) به مسیر اصلی خود بازگشت، با اکران Cars 3 به موفقیت کوچکی رسید و برای The Incredibles 2، Coco و داستان اسباببازی ۴ مورد تحسین بسیاری از اهالی سینما و منتقدان قرار گرفت. اما از آن زمان تاکنون، آثار استودیو پیکسار کمی روی نوار بلاتکلیفی حرکت کردهاند. به عنوان مثال انیمیشن Onward به دومین شکست استودیو در باکسآفیس تبدیل شد، هرچند بخشی از آن به دلیل پاندمی ویروس کرونا بود که باعث شد دیزنی تغییرات عمده ای در برنامه اکران فیلمهایش ایجاد کند. کارشناسان آن را سرگرمکننده و نه مانند آثار سابق پیکسار برجسته و درخشان خواندند.
اثر بعدی انیمیشن تحسینبرانگیز Soul (روح) بود که در سینماها اکران نشد و مستقیما در سرویس دیزنی پلاس پخش شد، اما این مانعی برای موفقیت آن در نظر منتقدان نبود و بیشتر تمجیدها به سمت موضوع هستیشناسی آن میرفت. آخرین پروژه پیکسار، لوکا است که به دلیل پاندمی کرونا به سرویس دیزنی پلاس فرستاده شد و با اینکه نقدهای مثبتی دریافت کرد، مانند بسیاری از پیشنیان خود موفق نبود. بنابراین، پیکسار نشان داده که مانند سابق قدرت اول انیمیشنسازی نیست و بهجای اینکه کشف کند کجای کار ایراد دارد، با همان فرمولهای قدیمی و شخصیتهای شناخته شده از فاز اول خود برمیگردد.
فیلمها و سریالهای آینده پیکسار نشان میدهد که هنوز نمیتواند از انیمیشنهای فاز اول خود عبور کند
همانطور که پیشتر هم ذکر شد، پیکسار قصد دارد حداقل برای سه سال دیگر به کار خود ادامه دهد و درحالی که برنامههایی برای یک فیلم در سال ۲۰۲۳ و دو فیلم در سال ۲۰۲۴ دارد، تنها دو پروژه تایید شده دارد که شامل Turning Red (قرمز شدن) و Lightyear (لایتیر) میشود.
انیمیشن Turning Red به کارگردانی دومی شی ساخته شده و در دهه ۲۰۰۰ تورنتو (کانادا) جریان دارد و داستان آن درباره می لی (با صداپیشگی روزالی چیانگ) یک نوجوان ۱۳ ساله است که هر زمان استرس یا هیجان داشته باشد، ناگهان شروع به تبدیل شدن به یک پاندای قرمز غول پیکر می کند. این انیمیشن برای اکران در مارس ۲۰۲۲ برنامهریزی شده و هنوز اطلاعات زیادی از آن در دست نیست. اکنون همه نگاهها به دومین پروژه پیکسار در سال ۲۰۲۲، یعنی Lightyear است.
این فیلم به کارگردانی اِنگِس مکلین، پیشدرآمدی بر انیمیشنهای داستان اسباببازی محسوب میشود، زیرا قرار است داستان اصلی (تخیلی) باز لایتیر (با صداپیشگی کریس ایوانز) را روایت کند. یک خلبان جوان که اکنون تبدیل به رنجر فضایی شده که همه او را به خوبی میشناسند و الهامبخش اسباببازی معروفی بود که در اتاق کندی کنار وودی دیده میشد. علاوه بر آن، پیکسار مجموعههای کوتاه داستان اسباببازی، مجموعهای اسپینآف برای انیمیشن کارخانه هیولاها با عنوان «هیولاها در محل کار» را ساخته ، و اکنون در حال کار روی یک مجموعه تلویزیونی از دنیای ماشینها با عنوان ماشینها در جاده (که شامل شخصیتهایی از انیمیشن هواپیماها نیز میشود) است.
با این حال، سخت است که بگوییم این برنامه تا چه مدت زمانی میتواند برای پیکسار نتیجه دهد، زیرا مهم نیست که داستان اسباببازی، کارخانه هیولاها و غیره چقدر محبوب باشند، در نهایت مخاطب از اینکه پیکسار دیگر محتوای اصلی را ارائه نمیکند خسته خواهد شد. بنابراین استودیو باید به شکستها و موفقیتهای اخیرش بیشتر توجه کند تا بفهمد چه مسیری بیشتر جواب میدهد و چه چیزی نه، و به این ترتیب بالاخره میتواند از فاز ۱ خود فراتر رفته و علاقه و توجه مخاطب را حفظ کند.